28 دی ماه
شنبه بیست وهشتم دی ماه نود و دو: سلام ماه من.. عصر امروز نذاشتم زیاد بخوابی ، فقط یک و نیم ساعت خوابیدی، همین طور که بهت شیر می دادم؛ با باباجون حرف میزدم، داداشی ها رو صدا می کردم، تا بالاخره خواب از سرت پرید و بردیمت بیرون.. حالا شکر خدا خوابت برده.. هرچند همچین زود نیست، ساعت از یازده گذشته.. امشب عیده، آخه فردا هفدهم ربیع الاول هست.. چند سال پیش توی همچین روزی صادق به دنیا اومد.. عیدت مبــــــارک گل پسرم، تولد داداش صادق (به قمری) هم مبـــــــــارک .. از این روزات: -خط خطی های روی در و دیوار رو تمیز کردم و این دفعه با باباجون دو تا کاغذ گراف چسبوندیم و دورتادورش رو با چسب پهن چسب زدیم که نتونی راحت ...
نویسنده :
مامان
23:55